اهمیت خلاقیت در مقابل قابلیت علمی
امروز خلاقیت به اندازه سواد خواندن و نوشتن در آموزش و پرورش مهم است، و باید به همان شکل با آن برخورد کرد و به آن جایگاه داد.
رابطه خلاق بودن و اشتباه کردن:
اشتباه کردن با خلاق بودن یک چیز نیست. اما اگر آماده اشتباه کردن نباشید، هیچ وقت هیچ فکر نابی به ذهنتان نخواهد رسید.
در بسیاری از کشورها در اثر آموزش و پرورش غلط، بیشتر بچه ها تا بزرگ بشوند این قابلیت را از دست می دهند و تبدیل به کسانی می شوند که از اشتباه کردن می ترسند. در ضمن ما شرکت هایمان را نیز به همین شکل اداره می کنیم. ما اشتباه را تبدیل به گناه می کنیم.
معمولاً در سیستم آموزش و پرورش اشتباه کردن بدترین کار است و نتیجه اش این می شود که مردم را پرورش می دهیم که از ظرفیت های خلاق خود بیرون بیایند.
پیکاسو می گوید : همه کودکان هنرمند به دنیا می آیند. مسئله این است که در هنگام بزرگ شدن چطور هنرمند باقی بمانیم.
پیکاسو می گوید: همه کودکان هنرمند به دنیا می آیند.
مسئله این است که در مراحل بزرگ شدن چطور هنرمند باقی بمانیم.
تورم علمی
سیستم آموزشی ما مبتنی بر مفهوم قابلیت علمی است.
طبق آمار UNESCO در 30 سال آینده، تعداد افرادی که فارغ التحصیل خواهند شد در سرتاسر جهان بیشتر از تمام افرادی است که از ابتدای تاریخ تا کنون از طریق آموزش و پرورش فارغ التحصیل شده اند.
با انفجار بزرگ جمعیت، مدرک ها دیگر ارزشی نخواهند داشت.
در حال حاضر آن کاری که قبلاً لیسانس می خواست، فوق لیسانس می خواهد، و کاری که قبلاً فوق لیسانس می خواست دکترا می خواهد.
ضرورت بازنگری در نظام آموزشی
تنها امید ما برای آینده این است که مفهوم جدیدی از بوم شناسی انسانی را دنبال کنیم، که در آن مفهوم ذهنی مان را درباره غنای قابلیت انسان بازنگری کنیم.
سیستم آموزش و پرورش ذهن های ما را معدن کاوی کرده به همان شکلی که ما در معدن های زمین به دنبال یک کالای خاص کاوش می کنیم. این روش برای آینده، به درد ما نمی خورد.
ما باید بر اصول بنیادی که طبق آنها فرزندانمان را آموزش می دهیم بازنگری داشته باشیم.
سه نکته اساسی در مورد هوش:
اول اینکه هوش متنوع است.
فکر کردن ما درباره دنیا به همه روش هایی است که دنیا را تجربه می کنیم:
ما تصویری فکر می کنیم،
صوتی فکر می کنیم،
به شکل مجرد فکر می کنیم،
به شکل حرکت فکر می کنیم.
دوم اینکه هوش پویا ست.
اگر به تبادلات مغز انسان نگاه کنید، هوش به طرز شگفت آوری تبادلی است.
سومین موضوع درباره هوش این است که، منحصر به فرد است. هر کس در یک زمینه خاص می تواند متبحر شود. (یک کشاورز نمونه، یک مادر نمونه، یک هنرمند نمونه، یک نویسنده نمونه، و...)
خلاقیت – که آن را فرایند داشتن ایده های ناب و با ارزش تعریف می کنیم ، بیشتر وقت ها از طریق تبادل میان روش های مختلف دیدن پدید می آید.